بزرگترین اتفاق امسال که هنوز یه کم ازش باقی مونده

شناختن خودم بودکه چقدر اهدافم کوچیکه محدوده و ارزش نداره

و خدا نکنه یه بچه مثل خودم در آینده ها داشته باشم!

و بعدش شناختن آدمای اطرافم

فهمیدم توجه به خانواده همسرم،فقط باعث متوقع شدنون شده و متوجه نشدن که همه چی از روی لطف و احترام بوده وگرنه وظیفه ای نداشتم!

فهمیدم که بعضی جاها  با بعضی افراد خیلی بد رفتار کردم و میشد بهتر باشه

یه بار هم میخواستم با یه بنده خدایی حسابی دعوا راه بندازم که یه بلایی سرم اومد و با خودم گفتم خوب شد بهش حرفی نزدم و بلا سرم اومد!

یکی از دوستامو شناختم که فهمیدم از اون چیزی که من فکر میکردم عالی تره و خداروشکر(ماشاالله با اراده و روشن فکره)

و یکی دیگه فقط برای مواقع تنهاییش یاد من میفته(یادمه یه بار به خاطر یکی از پسرای دانشگاه منو دور زد،بعد پسره طوری سر کارش گذاشت که هنوز که هنوزه یادش میفته و اشک تو چشماش جمع میشه.مدیونید فکر کنید دلم خنک شده :))))  )

جالب ترین سوالی هم که ازم پرسیدن این بود که چطوری بفهمیم یه آقا که میاد خاستگاری داره راست میگه و تا آخر خوب میمونه؟

اتفاق حسرت آور هر سال من،که امسالم بهش اضافه شد سفر راهیان نور هست.نمیدونم بالاخره قسمتم میشه؟

حتی یه بار همه چی داشت خوب پیش میرفت،ولی آخرش نشد.کاش بشه.

بهترین اتفاق هم یاد گرفتن ویترای بود که اصلا فکر نمیکردم بشه.عالی بود

ان شاءالله همه سال خوبی داشته باشید


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پارسی2 پیش بینی ورزش وقتی که عشق سر قدم باشد ارزهاي ديجيتال فروشگاه پوشاک هيرو پرنشاط بلاگ sakhabnama filemaker